قضیه چی بود؟!

ساخت وبلاگ
من میخواستم برم بخاطر فرمایش شما ولی...

ولی مادرم گفت نه شبه سرده میدزدنت و اینا و کجا میخوای بری؟ روز برو

من توضیح دادم که مادرِ من، من الان چند هفته اس راه نرفتم و اینکه موقع راه رفتن و هوای خوب یا صبح زوده یا شب تار، بهش گفتم من نیاز داره بدنم که راه برم 

قبول نکرد 

من لباسمو پوشیدم لپتاپم رو خاموش کردم حتی درس رو هم بستم و فقط کلاه بود که بر نداشتم

دوباره کشیده شدم بشینم و الان دلیلش رو فهمیدم!

+ نوشته شده در  ساعت ۹:۱۵ ب.ظ  توسط میم مثل مانی  | 
حس تنفر...
ما را در سایت حس تنفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmiiiimmm بازدید : 157 تاريخ : شنبه 23 دی 1396 ساعت: 3:11